می گویند ابلیس، زمانی نزد فرعون آمد
در حالیکه فرعون خوشه ای انگور در دست
داشت و می خورد.ابلیس به او گفت: هیچکس می تواندکه این خوشهء انگور را به
مروارید های خوش آب و رنگ مبدل سازد؟ فرعون گفت: …..
نه. ابلیس با جادوگری و سحر، آن خوشهء انگور را به دانه های مروارید تبدیل کرد.
فرعون تعجب کرد و گفت:
آفرین بر تو که استاد و ماهری.
ابلیس سیلی ای بر گردن او زد و گفت:
مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند،
تو با این حماقت چگونه ادعای خدایی می کنی؟
تاریخ : دوشنبه 94/6/9 | 8:55 عصر | نویسنده : sougand7080-h | نظرات ()