پيام
+
منصور نظري شــاعر انقــلابــي ومثنوي ســرا درايــام نــزديک به ســال نوعيــدانه ايي را تقــديــم به دختــران شهــداي مــدافــع حــرم کــرد.
دختر بابا منم، طناز عشق ?? رفته بابايم سفر شهر دمشق
.
يادم آيد آن سحرگاهي که رفت ?? برنگشته او از آن راهي که رفت
وقت رفتن هست يادم در وداع ? گفت بابا مي روم بهر دفاع
گفتم از که؟ از کجا؟ اي خوب عشق ???? گفت از ناموس شيعه در دمشق
??
تك درخت
94/12/27
2-گوناگون
گفت بابا، زينب آنجا بي کَس است ??حضرت زهرا بر او دلواپس است
خون ز غيرت در رگ بابا به جوش ?? گفت بايد او علم گيرد به دوش
گفت بايد تا شود عباس او ? از حرم با جان بدارد پاس او
گفت بابا مي رود در خاتمه ?? تا بگيرد انتقام فاطمه
هست يادم بوسه هاي آخرش ??لحظ?ِ قران گرفتن بر سرش
در بغل بگرفت و نازم کرد او ??غرقه در سوزوگدازم کرد او
رفت بابا مست عطر ياس ها ???? تا شود هم سنگر عباس ها
2-گوناگون
رفت بابايم سحرگاهي دمشق ?? تا که عباسي کند در شهر عشق
رفته بود او ياري سيد علي ?????? گفته بود او زود مي آيد ولي
عيد شد بابا نيامد، راز چيست ?? گفته مادر کرده او پرواز چيست
گفته مادر رفته بابا آسمان ?? پيش آقا مهدي صاحب زمان