شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ همسر پادشاه د?وانه ا? را د?د ، که با کودکان باز? م?کرد و با انگشت بر زم?ن خط م?کش?د . پرس?د : چه م?کن?؟ گفت : خانه م?سازم پرس?د : ا?ن خانه را م?فروش?؟ گفت : م?فروشم . پرس?د : ق?مت آن چقدر است؟ د?وانه مبلغ? را گفت ! همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند ، د?وانه پول را گرفت و م?ان فق?ران قسمت کرد . هنگام شب پادشاه در خواب د?د که وارد بهشت شده، به خانها? رس?د خواست داخل شود اما او را راه
2-گوناگون
ندادند و گفتند : ا?ن خانه برا? همسر توست !!.. روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرس?د ؛ همسرش قصه? آن د?وانه را تعر?ف کرد ! پادشاه نزد د?وانه رفت و او را د?د که با کودکان باز? م?کند و خانه م?سازد . گفت : ا?ن خانه را م?فروش?؟ د?وانه گفت : م?فروشم . پادشاه پرس?د : بها?ش چه مقدار است؟ د?وانه مبلغ? گفت که در جهان نبود ! پادشاه گفت : به همسرم به ق?مت ناچ?ز? فروختها? ! د?وانه خند?د و گفت : همسرت ناد?ده
2-گوناگون
خر?د و تو د?ده م?خر? !!! م?ان ا?ن دو، فرق بس?ار است !!!... ارزش کارها? خوب به ا?ن است که برا? رضا? خدا باشد نه برا? معامله با خدا..
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top